طراحی اتاق خواب شمس آباد
روایت طراحی اتاق خواب شمسآباد؛ قصهای از آرامش در بستر مینیمالیسم مدرن
آغاز قصه؛ وقتی تاریکی، نقطهی شروع روشنایی میشود
طراحی این پروژه زمانی آغاز شد که کارفرما با یک خواسته ساده ولی در عین حال عمیق سراغ من آمد: "اتاقی میخواهم که آرام باشد، بیصدا، شبیه یک پناهگاه." همین جمله کلید طراحی شد. ما به سراغ ترکیبی رفتیم که شاید در نگاه اول سرد و صنعتی بهنظر برسد، اما با بازی نور و متریال، به یکی از گرمترین و صمیمیترین پروژههایمان تبدیل شد.

رنگها؛ بازی با سایهها و نور
در این اتاق خواب، رنگها نقش اول را بازی میکنند. پالت اصلی فضا خاکستری است. از دیوار بتنی بافتدار گرفته تا پردههایی با رنگ طوسی نرم، همه در راستای ایجاد حس پناه و سکوت انتخاب شدند. اما راز کار در توازن است؛ در کنار این رنگها، نور طبیعی که از پنجره بزرگ اتاق به درون میتابد، فضا را زنده و پویا نگه میدارد. پردههای نازک سفید اجازه میدهند نور بدون خستگی، به آرامی در فضا پخش شود.
مبلمان؛ طراحی بدون ادعا اما با تمام جزییات
تخت خواب اصلی با تاجی ساده و فرم نرم در مرکز فضا قرار گرفته است. یک فرش مدرن با بافت مخملی در زیر آن، حس دنج بودن را تقویت میکند. در کنار تخت، میزهای پاتختی خاکستری با دستگیرههای مخفی قرار دارند؛ مینیمال، ولی کاربردی. جالبترین بخش طراحی، صندلی راحتی خاکستری رنگی است که در کنار پنجره جا گرفته. جایی برای نشستن، فکر کردن، یا فقط تماشای نور.

نورپردازی؛ ظرافت در طراحی سایهها
طراحی نور یکی از هوشمندانهترین بخشهای این پروژه است. در کنار تخت، چراغهایی با طراحی آویز عمودی نصب شدهاند که نهتنها روشنایی لازم برای مطالعه را فراهم میکنند، بلکه با انعکاس نور روی بافت دیوار بتنی، یک اثر هنری زنده خلق میکنند. در بخش کتابخانه و کنج کار نیز، نورهای مخفی سقفی استفاده شده تا تمرکز و آسایش همزمان ایجاد شود.
متریال؛ وقتی بتن سرد، دنج میشود
شاید بتن در ذهن خیلیها یادآور فضاهای صنعتی و خشک باشد، اما در این پروژه، با استفاده از ترکیب هوشمندانه بتن، چوب، پارچه و نور، این متریال به یکی از عناصر گرمکننده فضا تبدیل شده است. دیوار اصلی پشت تخت، بتن اکسپوز است، اما بافت آن طوری انتخاب شد که حس ناهمواری طبیعی و دلنشینی داشته باشد. در کنار آن، سطح نرم ملحفهها و فرش، تعادلی بینظیر ایجاد کردهاند.

فضای کار؛ خلوتی برای تمرکز
در انتهای اتاق، فضای کوچکی برای کار طراحی شد. یک میز ساده، صندلی راحت و دیوار پوشیدهشده با پنل چوبی تیره. هیچ شلوغیای وجود ندارد. حتی نورپردازی این بخش هم به شکلی طراحی شده که چشم را اذیت نکند. ایده این فضا این بود: "گاهی لازم است از دنیای بیرون فاصله بگیری و فقط خودت باشی و سکوت."
دکوراتیوها؛ هر چیز به اندازه و جای خودش
در این پروژه هیچ المان اضافهای وجود ندارد. حتی مجسمه کوچک روی شلف یا گلدان ساده کنار تخت، همه هدفمند چیده شدهاند. طراحی، تزیینی نیست، بلکه کاربردی است. زیبایی از دل سادگی بیرون آمده است.

نتیجه نهایی؛ اتاقی برای زندگی، نه فقط خواب
آنچه در انتها خلق شد، اتاقی است که بیشتر از یک مکان برای خوابیدن است. اینجا جاییست برای آرام شدن، فکر کردن، نفس کشیدن. پروژه شمسآباد برای من نه فقط یک طراحی بلکه یک تجربهی زیستن در سکوت و معنا بود.
اگر به دنبال فضایی هستید که فراتر از زیبایی، آرامش را در بطن خود داشته باشد، این سبک طراحی دقیقاً همان چیزیست که باید تجربهاش کنید.
سخن پایانی
به عنوان طراح این فضا، باور دارم طراحی خوب، طراحیایست که دیده نمیشود، اما حس میشود. در اتاق خواب شمسآباد، تلاش کردیم تا حضور طراحی را از چشم دور کنیم و آن را به حسی درونی تبدیل کنیم؛ حسی از آرامش، خلوت و زندگی در عمق مینیمالیسم.
نظرات کاربران
هنوز هیچ کامنتی ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر خود را بیان میکند!