طراحی تی وی وال تهران نو
داستان تیویوال تهراننو؛ وقتی تلویزیون فقط یک وسیله نیست
وقتی مأموریت طراحی فراتر از قاب تلویزیون میرود
همهچیز از یک تماس شروع شد. خانوادهای از تهراننو به دفتر ما مراجعه کردند با دغدغهای بهظاهر ساده اما در باطن عمیق: «ما یه دیوار داریم که تلویزیون روش نصب شده، ولی هیچ حسی بهمون نمیده. انگار تلویزیون وسط یه صفحه خالی گم شده.»
برای من بهعنوان یک معمار، این جمله حکم یک دعوتنامه به ماجراجویی را داشت. چون هر وقت فضا حسی منتقل نمیکنه، یعنی هنوز طراحی نشده. و این دقیقاً همونجاییه که معماری وارد بازی میشه.
طراحی، از گفتگو آغاز میشود
در جلسه اول، بهجای اینکه مستقیم سراغ ابعاد تلویزیون و متریالها برم، ترجیح دادم بیشتر بشنوم. چی باعث میشه این خانواده کنار تلویزیون احساس راحتی نکنن؟ وقتی فیلم میبینن، نور اذیتشون میکنه یا صدا پژواک داره؟ یا شاید نظم فضا اونقدر مهمه که حتی وسایل دور تلویزیون هم باید تو قاب خاصی قرار بگیرن؟
نتیجه این گفتگو، شد طراحی یک تیویوال که فقط جای تلویزیون نیست، بلکه یه ترکیب کامل از عملکرد، زیبایی و هویت شخصی خانواده است.
سنگ مرمر، آرامش و وقار را به دیوار آورد
وقتی نوبت انتخاب متریال رسید، چشم همه به یک صفحه سنگ مرمر سفید با رگههای طلایی افتاد. دقیقاً همون چیزی که ازش انتظار میرفت؛ سطحی لوکس، ساده و در عین حال گرم. این مرمر تبدیل شد به بستر اصلی طراحی ما. سه پنل عمودی که با ظرافت در کنار هم نشستهن، حسی از تقارن و وقار رو منتقل میکنن.

چوب، لایه دوم از روایت دیوار
در دو طرف پنل سنگی، شیارهای عمودی از چوب تیره استفاده شد؛ نه فقط برای کنتراست رنگی، بلکه برای ایجاد بافت و عمق. بافت چوبی باعث شد فضا فقط یک سطح صاف و بیروح نباشه. حس طبیعت، لمسپذیری و گرما وارد کار شد. طراحی این شیارها الهامگرفته از خطوط موازی موسیقی بود؛ انگار تیویوال یک قطعه موسیقی بیکلامه.
نورپردازی، زبان بیکلام فضا
هر طراحی موفقی بدون نور، ناقص میمونه. در پروژه تهراننو، تصمیم گرفتیم با نورهای مخفی در پشت شلفها و نوارهای عمودی کناری، حس عمق و بُعد رو به دیوار اضافه کنیم. هر بار که چراغهای محیط خاموش میشه و فقط نورهای خطی روشن میمونه، دیوار جان میگیره؛ مثل صحنهای از یک نمایش شبانه.
کتابخانهها، تزئین یا عملکرد؟ چرا نه هر دو؟
دو طرف تیویوال، شلفهایی طراحی شد که هم عملکردی هستن هم تزئینی. ترکیب کتابها، اشیاء دکوری و حتی گیاه خشکشدهای که کنار شمعها قرار گرفته، باعث شده فضا شخصیت پیدا کنه. هر طبقه یه داستان داره. اینجا فقط یه دیوار نیست؛ اینجا زندگی جریان داره.
تناسبات، راز طراحی بینقص
تلویزیون دقیقاً در مرکز دیوار قرار گرفت؛ بهطوری که از هر نقطه اتاق زاویه دید راحت باشه. ارتفاع نصب تلویزیون متناسب با خط دید نشیمن تنظیم شد و ارتفاع باکس پایینی هم طوری طراحی شد که فضای ذخیرهسازی کافی رو بدون ایجاد شلوغی در اختیار قرار بده. حتی پایههای شلفها هم با زاویه خاصی طراحی شدن تا در نگاه اول، چشم رو به مرکز دیوار هدایت کنن.
تأثیر نهایی: سکوتی لوکس و صمیمی
وقتی پروژه تموم شد، برای لحظهای در اتاق نشیمن نشستم. تلویزیون خاموش بود. ولی دیوار همچنان زنده بود. نورها روشن، بافتها قابل لمس و فضا پر از حس آرامش. اون لحظه بود که فهمیدم طراحیمون موفق بوده. چون دیوار فقط محلی برای نصب تلویزیون نبود؛ یک قطعه هنری شده بود که هر بار بهش نگاه میکنی، چیز جدیدی برای کشف کردن داره.
جمعبندی: تیویوال، قلب تپنده نشیمن
تیویوال تهراننو به ما یادآوری کرد که دیوارها میتونن حرف بزنن، اگر باهاشون درست رفتار کنیم. این پروژه نمونهای بود از اینکه طراحی داخلی فقط چیدن وسایل نیست، بلکه خلق تجربه است. تجربهای که در اون نور، بافت، رنگ و فرم با هم هماهنگ میشن تا یک حس خاص رو منتقل کنن.
اگر شما هم یه دیوار خالی دارید که هنوز زنده نشده، شاید وقتشه بهش فرصت بدید که تبدیل به اثر هنری خونتون بشه. ما اینجاییم تا این رؤیا رو بسازیم.
نظرات کاربران
هنوز هیچ کامنتی ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر خود را بیان میکند!